(زن یا مرد پرستار بچه را برای تسویه حساب به اتاق دعوت می کند )
زن یا
مرد: یولیا واسیلی اونا ، میدونم که دست و بالتان خالی است ، اما رو دربایستی
دارید و به زبون نمی آرید ، ببینید ما توافق کردیم که ماهی سی روبل به شما بدم ،
اینطور نیست ؟
یولیا
: چهل روبل
زن یا
مرد : نه ، من یاد داشت کردم ، همیشه به پرستار بچه هام سی روبل می دهم ، حالا بمن
توجه کنید شما دوماه برای من کار کردید ....
یولیا
: دوماه و پنج روز .
زن یا
مرد : دقیقا دوماه ، من یادداشت کردم ، می شود شصت روبل ، اما نه تا یکشنبه از آن
کسر می شود ، همانطور که میدونید یکشنبه ها مواظب کولیا نبودید و برای قدم زدن
بیرون می رفتید .
یولیا
: سه تعطیلی
زن یا
مرد : سه تعطیلی ، پس می شود دوازده روبل ، کولیا چهار روز مریض بود که ازش مراقبت
نکردیدو فقط مواظب وانیا بودید و سه روز هم شما دندان درد داشتید که همسرم به شما
اجازه داد بعد از شام مراقب بجه ها نباشید ، دوازده و هفت می شود نوزده ، تفریق
کنید ، چهل و یک روبل ، درسته ؟
نزدیک
سال نو شما یک فنجان نعلبکی شکستید ، دو روبل کسر میشه ، موارد دیگری هم هست بخاطر
بی مبالاتی شما کولیا از درخت بالا رفت ، کتش پاره شد ، ده تا کسر کنید ، بازهم
بخاطر بی توجهی شما کلفت خانه با کفش های وانیا فرار کرد ، 5 تای دیگه کم کنید
دهم
ژانویه 10 روبل از من گرفتید ...
یولیا
: نه ، نگرفتم
زن یا
مرد : اما من یاد داشت کردم
یولیا
: خیلی خوب شما ؛ شاید ......
زن یا
مرد: از چهل و یک ، بیست و هفت را کم می کنیم چهارده تا باقی می ماند
یولیا
: من فقط مقدار کمی گرفتم ( با صدای لرزان ) تنها سه روبل از همسرتان گرفتم نه
بیشتر
زن یا
مرد : دیدی حالا چطور شد من اصلا این را از قلم انداخته بودم ، سه از چهارده می
شود یازده . این هم پول شما . یازده روبل
یولیا
: (آهسته می گوید ) متشکرم
زن یا
مرد : ( با عصبانیت ): چرا گفتی متشکرم ؟
یولیا
: بخاطر پول
زن یا
مرد : یعنی تو متوجه نشدی دارم کلاه سرت میذارم ؟ دارم پولتو میخورم ؟ تنها چیزی
که می تونی بگی اینه که متشکرم ؟
یولیا
: جاهای دیگه همین مقدار رو هم ندادند
زن یا
مرد : به شما چیزی ندادند ؟ خیلی خب ، تعجب هم نداره ، من داشتم به شما حقه می زدم
، یه حقه ی کثیف ، حالا هشتاد روبل شما را میدهم ، همش همینجاست ، توی این پاکت .
ممکنه کسی این همه نادان باشه ؟ چرا اعتراض نکردید ؟ چرا صداتون در نیامد ؟ واقعا
ممکنه تو این دنیا کسی اینقدر ضعیف باشه ؟
از
این شوخی بیرحمانه معذرت میخوام
یولیا
( با ترس ) متشکرم ، متشکرم
زن یا
مرد : آه در چنین دنیائی چقدر راحت میشه
زورگو بود
نوشته
آنتوان چخوف
تنظیم برای اجرا : یکتا رسا
No comments:
Post a Comment